۱۳ مهر ۱۴۰۳

بی‌مهری نامادری و فرار یک نوجوان ایرانی به مقرهای پ.ک.ک

  • ۳ سال قبل

حمزه پسر بزرگ آقای مجید آفتاب است که چندسالی از خانه رفته و حالا هم معلوم نیست که در کدام منطقه این جهان مشغول چه کاری است. اما طبق صحبت‌های اقای آفتاب و تحقیقات وی، گویا حمزه به گروه مسلح و شبه‌نظامی پژاک پیوسته است. پسری که قربانی بی‌مهری خانواده شده و اکنون در دنیای مبهم قرار دارد و نمی‌داد چه سرنوشتی برایش رقم خواهد خورد. اما آقای آفتاب بر نقش نامادری حمزه تاکید کرده است. مشروح مصاحبه دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با این پدر را بخوانید. مجید آفتاب پدر حمزه که ساکن یکی از شهرهای غربی استان کرمانشاه است و خبرنگار ما در همان شهر با او مصاحبه کرد.

 

نامادری حمزه با تمام و زشتی هرچه تمام‌تر حمزه را مورد آزار واذیت قرار می‌داد. حمزه که مزه از دست دادن مادر خودش و طعم طلاق هنوز بیخ دندانش است تجربه جدید نامادری را تجربه کرد.

آقای آفتاب تاکید کرد که حمزه به‌دلیل مشکلات با نامادری‌اش، چند سال است از خانه بیرون زده و دیگر بازنگشته است. این پدر به خبرنگار ما گفت که چند بار با تحقیقات قبلی به منطقه قندیل رفت تا پسرش را پیدا کند. اما به محض ورود به مناطق پژاک و سوال از سرنوشت فرزندش، با برخورد خشن آنها روبرو شده و پژاک وی را تهدید به مرگ کرده است.

 

بیشتر بخوانید:

پژاک پاسخ دهد؛ جمال و مراد آرش کجا هستند؟

آقای آفتاب گفت: «این رفتار پژاک طبیعی است. نیروی کار مجانی گیر آورده‌اند. از افراد پژاک خیلی تقاضا کردم که اجاره بدهند پسرم را ببینم اما اجازه ندادند و با بی‌رحمی گفتند زمانی که پسرت کشته شود به تو خبر می‌دهیم پس خودت را خسته نکن و برگرد. من نیز با کوله‌باری از ناامیدی و غم بازگشتم و همچنان منتظر خبر حمزه هستم».

«متاسفانه پسرم قربانی رفتار غیر دوستانه همسر دوم من شد. این دو نفر همواره با هم درگیر بودند. من در این درگیری ضرر کردم و پسرم را از دست دادم و اکنون نمی‌دانم در کجا در حال جنگیدن است. اما یقین دارم پ.ک.ک/ پژاک از او خبر دارند. در زمان زلزله در این منطقه نیز خبری از وی نشد و همین امر مرا نگران کرده است.

من به‌خاطر پسرم خیلی از شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک استفاده می‌کنم تا ردی از وی به دست آورم. بارها به همه دوستان و اقوام و همشهری‌ها نیز گفته‌ام که پژاک با خون بچه‌های مردم برای خود کاسبی درست کرده و در پی منافع مردم نیست». این‌ها را آقای آفتاب با با بغض برای ما تعریف کرد.

آقای آفتاب تجربه‌ای منحصر به فرد را در اختیار ما قرار داد: «حتی من خودم یک مدت در عراق بودم.  ۲۴ سال عضو گروه‌های مسلح کُردی بودم و عمر و جوانی‌ام از دست رفت. همین بلا هم بر سر پسرم حمزه آمده است. این گروه‌ها هرگز منفعتی برای مردم نداشتند. در حضور من در قندیل، به سران پژاک گفتم که داعش به پژاک شرف دارد!»

 

تصویر آقای آفتاب

 

این پدر چشم‌انتظار ماجرای رفتن به مقر پژاک را نیز اینگونه تعریف کرد: «راننده تاکسی که مرا تا جای ممکن به مقرهای پژاک/پ.ک.ک نزدیک کرد، مرا راهنمایی کرد و گفت به بهانه گرفتن طلبت از یک فرد فراری با نگهبان‌های پژاک صحبت کن و در مورد پسرت حرف نزن. من بعد از چند دقیقه مخفی شدن در میان درخت‌ها، با تهدید اعضای پژاک جلو رفتم و در واقع بازجویی پاسخ دادم.

نتوانستم مهر پدری را منکر شوم و گفتم برای دیدن حمزه آمده‌ام و می‌دانم اینجاست. آنها منکر شدند و تهدید کردند باید زودتر منطقه را ترک کنم. بعد از چند دقیقه یک زن ۴۰ ساله با آنها صحبت کرد که فکر کنم ارشدتر از آنها بود.

به آن زن گفتم من لباس و پول برای پسرم آوردم و قصد ندارم او را به خونه برگردانم. من دلم می‌خواست حمزه را ببینم. اما آنها مجددا تهدید کردند که پژاک به اعضای خود امکانات می‌دهد. این جمله مرا عصبانی کرد.

فریاد زدم و گفتم شما اصلا مهر و محبت نمی‌فهمید! زن که ترسیده بود گفت ما اسامی افراد را به این دلیل اعلام نمی‌کنیم تا امنیت اعضا فراهم شود. آن زن تاکید کرد که فقط در یک صورت به خانواده افراد زنگ می‌زنند و آن مرگ عضو است. یعنی به من گفت برو ایران! هر زمان پسرت کشته شد به تو خبر می‌دهیم. این رفتار، زننده بود و مرا ناامید کرد».

 

پدر حسین کامکار: پژاک، پسرم را به قتل رسانده و دختر من را ربوده است

وی در مورد فضای خانواده گفت: «کم‌کم متوجه نقش نامادری در فرار حمزه شده‌ام. سایر فرزندانم نیز بر رفتار غلط همسر دوم من تاکید کردند. خود نامادری حمزه نیز اکنون به شدت پشیمان است. البته باید تاکید کنم که پسر من واقعا آدم بسیار شر و دردسرسازی بود و هر روز دعوا می‌کرد. این رفتار هم ناشی از طلاق من و مادرش بود. این پسر اگر زیر دست مادر بزرگ می‌شد، عضو پژاک نمی‌شد. پسر من به دلیل مشکلات خانوادگی که داشتیم از خانه فرار کرد. من به جنگ پژاک با ایران هم کاری ندارم. من فقط فرزندم را می‌خواهم و پژاک مرا از این حق منع کرده است».

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پرطرفدارها

پربحث‌ترین

کُردی