جوابیه تأمل‌برانگیز آقای کبودوند و توضیحات دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

  • ۴ سال قبل

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، جناب آقای محمد صدیق کبودند، که مدعی فعالیت حقوق بشری و دفاع از حقوق قوم کُرد هستند و در این زمینه و موضوعات مشابه، در شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهای پیام‌رسانی و فضای مجازی فعالیت می‌کنند، بعد از انتشار مطلبی کوتاه در سایت دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با عنوان «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» (این لینک) در صفحه توئیتر و همچنین کانال تلگرامی خود، متنی را منتشر کردند که به نوعی می‌توان آن را پاسخی غیرمستقیم به دیدبان حقوق بشر کردستان ایران تلقی کرد. هرچند ایشان به طور مستقیم از دیدبان درخواست انتشار جوابیه خود را نکرده بودند و آن را ابتدائا در کانال تلگرام خود منتشر کردند، اما دیدبان به حکم تضارب آرا و لزوم دیالوگ در مورد حقوق بشر و مساله کُردی، و احترام به فعالیت‌ها و دغدغه‌های حقوق بشری ایشان، در این گزارش، پاسخ آقای کبودوند را منتشر و توضیحات تکمیلی خود را نیز ارائه می‌کند. امیدواریم این رویه تضارب آرا، احترام، پرهیز از مسائل سیاسی و جناحی و اتهام‌زنی و… که وجهه حقوق بشر را تخریب می‌کند، ادامه داشته باشد و به سایر فعالان و گروه‌های حقوقی و حتی سیاسیِ کُرد تعمیم پیدا کند.

پاسخ آقای کبودند به شرح زیر است: (بدون تغییر در رسم‌الخط)

«یادآوری، توضیح و پاسخ

الف:

۱- شانزده سال پیش در شبانگاه چهارم تیر ماه ۱۳۸۳، [یک هفته پس از بازداشت من] دادستانی حکم توقیف پیام مردم را تلفنی به دفتر سنندج ابلاغ کرد و ماموران در ساعت ۱۲ همان شب با ورود به محل چاپخانه در تهران و با ضبط شمارگان چاپ شده، از پخش و توزیع آخرین شماره پیام مردم ممانعت بعمل آوردند. پیام مردم آن زمان از ادبیات حقوق بشر و ترویج آن می‌گفت و ما هم از دولت می‌خواستیم با رعایت و احترام به حقوق بشر در مناطق کوردنشین، هویت و حقوق ملت کورد را به رسمیت بشناسد.

۲ – با توقیف پیام مردم، سازمان دفاع از حقوق بشر بعنوان اولین نهاد حقوق بشری روژهلات درصدد برآمد تا با آموزش و ترویج حقوق بشر و گزارش موارد نقض حقوق بشر، دولت و دستگاه‌های دولتی را به رعایت حقوق بشر و وجدان عمومی و اجتماعی را به حمایت از این حقوق فرا بخواند و هم مستقل از جریانات مختلف سیاسی و غیرسیاسی از حقوق بشر و حقوق مردم کورد دفاع و حمایت کند.

اما با بازداشت من در ۱۰ تیرماه ۱۳۸٦ [در محل کارم در تهران] دستگاه قضایی مرا با عنوان اتهامی تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. علاوه بر پرونده های پیام مردم و سازمان حقوق بشر کردستان، حداقل سه پرونده دیگر در مهاباد و تهران و سنندج برایم گشوده شد.

۳- سرانجام با اتمام و تحمل بالاترین حکم محکومیت [ده سال]، در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹٦ پس از ۱۰ سال و ۳ روز حبس آزاد شدم. اما برای مجازات تبعی حبس ده ساله طبق مفاد قانون مجازات اسلامی، حداقل به مدت ۳ سال از کلیه حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی محروم شدم که این محرومیت اخیرا از نظر زمانی به اتمام رسیده، ولی حکم  اتمام و رفع اثر آن هنوز به من ابلاغ نگردیده است.

ب:

در طی سال‌هایی که من بعنوان عضو و مدیر سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان زندانی بودم، سازمان به رغم فشار و محدودیت و تحمل هزینه به فعالیت ادامه داد، اما برخی ناآگاهانه و شاید فرصت طالبانه به نام عضو و مدیر و سخنگو ضربه هایی اعتبار شکنانه بر سازمانی که بطور همزمان تحت سرکوب بود وارد کردند. اعمال و عملکرد ویرانگرانه این افراد و نیز سوء استفاده برخی دیگر فراموش ناشدنی است.

به هر حال مدتها است با پدیداری دهها گروه، دسته، جمعیت، هیات و انجمن و سازمان حقوق بشری که تحت عناوین حقوق بشر کوردستان و حتی همنام سازمان حقوق بشر کوردستان پا به میدان گذاشته‌اند، سازمان حقوق بشر کوردستان نیز فعالیت عادی خود را به حال تعلیق در آورده است.

حال این پرسش مطرح است؛ امروز که بیش از ۲۰ گروه اعم از حزبی و غیر حزبی، امنیتی و دولتی به نام حقوق بشر کوردستان در حال فعالیت هستند، آیا انتظار از یک فرد زندانی کشیده و محروم از حقوق اجتماعی بجاست؟

البته من بعنوان یک فرد نه سازمان، در توئیتهای که گاهی ٥۰ تا ۱۰۰ نفر لایک میکنند، به جنایات و آدم کشهای اردوغان جنایتکار در روژآوا و باشور [اقلیم] معترض بوده و هستم. اما طی این مدت کوتاه مخالفانی از کورد و ترک و امنیتی گاه مرا متهم به باکور محوری و حمایت از فلان فکر و یا حزب کرده اند، اتهامی بی اساس و بیزار کننده که واقعا دور از عدالت و انصاف است.

در اینجا با صرفنظر کردن از ایراد و انتقادهای مذکور، فقط به مورد زیر پاسخی کوتاه میدهم:

ظاهرا یک دختر ۱۳ ساله ناپدید یا به گروهی مسلح پیوسته و خانواده اش شاکی از موضوع هستند و میگویند دخترشان ربوده شده است.

از طرفی گروه، فرد یا افرادی که خود را حقوق بشر کردستان ایران مینامند، به من نوشته اند چرا به اردوغان که در حال پاکسازی نژادی و نسل کشی کورد در روژآوا است، جنایتکار میگوئید اما حزبی که دختر ۱۳ ساله را عضو خود کرده جنایتکار نمینامید؟ و چرا به کوردستان ایران نمیپردازید !!!

۱- این گروه خوب میداند من اگر از نقض حقوق بشر در روژهلات بگویم، موارد فجیع و وخامتبار بیشمار و بسیاری هست که شاید مورد سرباز کودک در آن گم مبشود. البته تاوان آن حداقل ۱۰ سال دیگر زندان است.

۲- گروه مذکور به دروغگویی و اتهام زنی ناجوانمردانه متوسل شده و زنداتی شدن مرا، محکومیت بابت عضویت در گروه و حزب طرف نظرش بیان کرده است.

جهت تنویر افکار و اطلاع مغرضان، تصویر عین احکام دادگاههای انقلاب مورد وثوق خودشان ارائه میشود. دیگر قضاوت با وجدانهای بیدار است.

۳- گروه مزبور از لطف کریمانه حکومت در موافقث با امتحان درس حقوق من در زندان میگوید. جهت اطلاع؛ من دکترای کیلویی، سفارشی نگرفته‌ام اما حداقل در سه رشته حسابداری و حسابرسی، مدیریت و حقوق کارشناسی ارشد دارم، البته ادامه ارشد حقوق بین الملل به دلیل چند بار بازداشت و زندانی شدن، ناتمام مانده بود که با گذراندن چند واحد باقیمانده، در زندان تکمیل گردید و این حق زندانی است نه لطف کریمانه».

پاسخ دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

1. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از همین تریبون استفاده کرده و از آقای کبودوند دعوت می‌کند درخواست مصاحبه/مناظره/ گفت‌وگو (مجازی/ حضوری) دیدبان حقوق بشر کردستان ایران را بپذیرند و به سوالات و ابهامات ما پاسخ دهند. قول می‌دهیم همه سخنان ایشان را بدون سانسور منتشر کنیم، البته اتهام‌زنی و هر نوع ادعا باید مستند باشد. زیرا ایشان تحصیل کرده حقوق هستند.

2. ایشان گزارش‌های مستند و دقیق و مصور دیدبان حقوق بشر کردستان ایران را در مورد ربایش ده‌ها و بلکه هزاران نوجوان و کودک و فریب هزاران جوان کُرد ایرانی، توسط پژاک و پ.ک.ک و سایر گروه‌های مسلح، فرقه‌ای و تروریستی را با قید کلمه «ظاهراً» تلویحاً رد کرده‌اند. صدها گزارش و چندین فایل مکتوب در کانال تلگرام دیدبان منتشر شده است، انتظار می‌رود کسی که خود را فعال حقوق بشر می‌داند و از جنایات ترکیه در عفرین می‌نویسد، آنها را نیز بخواند و بعد مدعی دروغ بودن آنها شود. اما سوال مهم این است آقای کبودوند: «چرا نام آن گروه مسلح را ذکر نمی‌کنید؟ چرا از ظلم به یک ‌دختر ۱۳ ساله و ده‌ها خانواده کُرد ایرانی نمی‌گویید؟ چرا تمام توجه شما یا قسمت اعظم آن بر ترکیه و جنایت‌های دولت آن کشور در اقلیم کردستان عراق و سوریه متمرکز است، اما از جنایات گروه‌های مسلحی که به احتمال زیاد ساخته و پرداخته دولت پنهان در ترکیه و میت هستند، سخنی نمی‌گویید؟ موارد متعدد از ربایش نوجوانان کُرد ایرانی توسط پژاک و پ.ک.ک در سایت دیدبان حقوق بشر کردستان ایران منتشر شده است. صدها خانواده ایرانی، عراقی، تُرک و سوری چندین ماه است که در مقابل دفتر یکی از احزاب اقماری وابسته به پ.ک.ک در دیاربکر ترکیه تجمع کرده‌اند. با این حال آقای کبودوند، این گروه‌های مسلح و تروریستی را که در لیست سیاه بسیاری از کشورهای جهان قرار دارند، «حزب» خوانده‌اند. آقای کبودوند! پژاک و پ.ک.ک با سابقه سیاه در اخاذی، قاچاق انسان، آدم‌ربایی و ترور، تخریب اموال عمومی و خصوصی و ربایش هزاران دختر و پسر ایرانی، حزب هستند؟ کدام حزب در کوهستان حاضر است؟ کدام حزب سیاسی با اسلحه و ترور و پول‌شویی عجین شده است؟ کدام حزب و گروه سیاسی، متهم به همکاری با میت ترکیه و دولت پنهان این کشور است و زمینه را برای تجاوز ترکیه به سوریه و اقلیم فراهم کرده است؟ پ.ک.ک و پژاک با ساختار مافیایی و ممنوع بودن ازدواج و نرخ بالای تجاوز به زنان و اعدام‌های درون سازمانی، حزب هستند یا فرقه تروریستی و مافیایی؟ از شما به بعنوان دانش آموخته حقوق، انتظار می‌رود مسائل را به طور دقیق ارزیابی و تحلیل کنید. جنایات‌ پژاک و پ.ک.ک همانقدر مهم هستند که اقدامات غیرانسانی ترکیه در عفرین و اقلیم کردستان عراق. شما چرا بین این دو مورد تفاوت قائل می‌شوید؟ چرا در صدها توئیت و مطالب خود، فقط یک بار به ترور کولبران توسط پژاک نپرداختید؟ آیا آنها ایرانی و کُرد نیستند؟ آنها اولویت دارند یا کردهای سایر کشورها؟ خبر دارید چند وقت پیش پژاک یک کولبر را ترور کرد؟ خبر دارید چندین کارگاه به دلیل اخاذی این گروه تعطیل شده است؟ می‌دانستید پژاک راننده آمبولانس هلال احمر را ترور کرده است؟ کافی است سایت دیدبان را جست‌و جو نمایید و چند روز به جای توئیت زدن، سایت دیدبان را بخوانید. شاید بهانه جدیدی برای اتهام‌زنی به دست آوردید!! فراموش نکنید که ابتدا باید به مسائل داخلی و مبتلا‌به کردهای ایران بپردازید و سپس به جنایات اردوغان در سوریه و اقلیم توجه کنید! همان جنایات نیز به بهانه حضور پ.ک.ک و پژاک صورت می‌گیرد که شما آنها را حزب توصیف می‌کنید.

3. آقای کبودوند نوشته‌اند: «امروز که بیش از ۲۰ گروه اعم از حزبی و غیر حزبی، امنیتی و دولتی به نام حقوق بشر کوردستان در حال فعالیت هستند، آیا انتظار از یک فرد زندانی کشیده و محروم از حقوق اجتماعی بجاست؟»

پاسخ این است: «اولا شما چرا مانند پژاک و پ.ک.ک، نهادهای حقوق بشری را به فلان نهاد امنیتی جمهوری اسلامی منتسب می‌کنید؟ چرا اتهام می‌زنید؟ مستندات شما چیست؟ چرا هر کس از شما و نگاهتان انتقاد کند، وابسته به فلان حزب و دستگاه امنیتی است؟ ثانیا، اگر از شما انتظاری نیست و برای خود وظیفه‌ای قائل نیستید، چرا به مسائل کردهای اقلیم و عفرین و سوریه می‌پردازید، اما به پژاک و پ.ک.ک توجه نمی‌کنید؟ چرا در مورد مسائل کردهای ایران، احساس وظیفه نمی‌کنید آن هم با بهانه مضحک احتمال محکومیت و زندانی شدن مجدد. شما بهتر می‌دانید که دولت جمهوری اسلامی کسی را به دلیل انتقاد از پژاک و کودک‌ربایی و عملیات تروریستی آن، محکوم نمی‌کند. پس چرا ساکت هستید؟ آیا نباید به یه این رویکرد مشکوک بود؟» جنایات ترکیه، بد هستند اما همین اقدامات پ.ک.ک و پژاک در ایران، دفاع از خلق کُرد توصیف می‌شوند؟ یک بار هم که شده از رویکرد مسلحانه این گروه‌ها انتقاد کنید! بگذارید ادعایتان در مورد حقوق کردها قابل باور باشد.

4. آقای کبودوند نوشته‌اند: «من اگر از نقض حقوق بشر در روژهلات بگویم، موارد فجیع و وخامتبار بیشمار و بسیاری هست که شاید مورد سرباز کودک در آن گم مبشود. البته تاوان آن حداقل ۱۰ سال دیگر زندان است». واقعا انسان منصف و آگاه از این سخنان باید سر به بیابان بگذارد. ایشان کودک‌ربایی و ربایش اسرین محمدی و ده‌ها کودک‌سرباز دیگر را مساله مهمی نمی‌دانند. عجبا از این فعال حقوق بشر و فارغ‌التحصیل حقوق!! آقای کبودوند! «نقض حقوق بشر در روژهلات» چه صیغه‌ای است؟ ترور کولبران، ربایش دختران، اخاذی از فعالان اقتصادی، ناامن کردن مناطق مرزی، ترور سربازان غیرمسلح راهنمایی و رانندگی، اعزام تروریست به تهران برای منفجر کردن مراکز نظامی و امنیتی و سیاسی کشور، همکاری با دشمنان ایران و انسانیت و پول گرفتن از مرتجعان منطقه و اشغالگران غربی، قتل راننده هلال احمر و…. هزاران جنایات دیگر که فقط ذره‌ای از آن در سایت ما منتشر شده است، نقض حقوق بشر نیستند؟ این موارد وخیم نیستند؟ کودک‌سرباز برای شما اهمیت دارد یا ندارد؟ نیان درویشی و بنیامین فرج زاده و اسرین محمدی و مهسا احمدی و صدها نوجوان کُرد ایرانی، انسان هستند یا نیستند؟ این عقب‌ماندگی تاریخی و توسعه‌نیافتگی غم انگیز در کردستان ایران، معلول فعالیت مسلحانه این گروه‌ها نیست؟ شما نقض حقوق بشر را چه می‌دانید؟ آیا فقط دولت ایران مسئول و مقصر احتمالی است؟ گروه‌هایی که شما حامی آنها هستید و آنها را حزب می‌خوانید، معصوم و پاک و مظلوم هستند؟ می‌خواهید به پژاک و پ.ک.ک، جایزه صلح نوبل بدهیم؟ همین گروه پ.ک.ک و شاخه آن در سوریه، کم در حق اعراب جنایت کردند؟ آنها جوانان کُرد را به نیروی زمینی آمریکا تبدیل کردند و حساسیت امنیت ملی ترکیه را برانگیختند و ترکیه به عفرین تجاوز کرد! ترکیه هم در کنار ی.پ.گ و پ.ک.ک مقصر است. همین پ.ک.ک و پژاک، جوانان ایرانی را در بیابان‌های سوریه به کشتن دادند! شما چرا ساکت بودید؟ فقط ترکیه حمله کند، نگران می‌شوید؟ نقض حقوق بشر از جانب این گروه‌های تروریستی، از دید شما مهم نیستند؟ وقتی استاندارد دوگانه دارید، طبیعی است که همگان و فعالان هوشیار حقوق بشر، «طی این مدت، شما را متهم به باکور محوری و حمایت از فلان فکر و یا حزب» بکنند و این «اتهام، بی اساس و بیزار کننده و واقعا دور از عدالت و انصاف» نباشد.

5. آقای کبودوند! یا اتهام خود مبنی بر وابستگی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران به فلان گروه و حزب و یا نهاد امنیتی را اثبات کنید، یا ما از شما به دلیل اتهام‌زنی شکایت خواهیم کرد. همین سخنان بدون مدرک و تاسف‌آور شما باعث شده است پژاک و پ.ک.ک که شما آنها را حزب می‌خوانید همین سخنان مضحک را تکرار کنند.

6. ضمنا ما «حقوق بشر کردستان ایران» نیستیم. ما «دیدبان حقوق بشر کردستان ایران هستیم» و شما باید نام نهاد مستقل و حقوقی ما را صحیح ذکر کنید. به خصوص آنکه با نام سازمان حقوقی شما تفاوت دارد. لازم به ذکر است «دکترای کیلویی»، توصیف شما از کیفیت مدرک خودتان بوده و ما هرگز کیفیت مدرک و سطح سواد شما را نازل نمی‌دانیم؛ اما به طور جدی منتقد رویکرد شما هستیم. هرچند احزاب (؟!) مورد نظر شما، اهل مناظره و دیالوگ نیستند و فقط با اسلحه، ترور، مواد مخدر و تجاوز عجین هستند، اما از شما که وابستگی و حمایت فکری خود را به آنها رد کرده‌اید، انتظار می‌رود ضمن ادامه این مباحث سازنده، پاسخ ما به توئیت‌ها و مطالب کانال خود را منتشر کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کُردی

آخرین مطالب