به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، ظاهرا قرار نیست حامیان اندک و ربات‌های وابسته به پژاک و پ.ک.ک و سایر کاسبان حقوق بشر در فضای مجازی که مشخصات و نام و نشانی ندارند و کاملا واضح است که یک اتاق فکر بیرونی آنها را هدایت می‌کند و حتی متن توئیت‌ها را می‌نویسد، دست از سر زینب جلالیان بردارند. آنها نمی‌خواهند پرونده زینب حالت عادیِ حقوی داشته باشد. آنها که تعدادشان بسیار کم است و سیاست‌های کثیف و واضح پژاک در دروغ‌پردازی و استفاده از کودکان به عنوان سرباز را فراموش کرده‌اند، هر هفته و هر ماه، یک طوفان توئیتری به نام زینب جلالیان برگزار می‌کنند تا به خیال خود یاد وی فراموش نشود. آنها قصد دارند از زینب جلالیان سو استفاده کنند؛ از زندانی شدن وی، از انتقال او به زندان قرچک، از خبر دروغ ابتلای زینب به کرونا و هر چیز دیگر، باید استفاده شود تا اولا به دروغ خود را فعال حقوق بشر و نگران زینب جلالیان جا بزنند و ثانیا خود را بی‌شمار و پر تعداد نشان دهند؛ غافل از آنکه حقیقت ماجرای زنیب و عضویت مسلحانه وی در یک گروه تروریستی بر همگان آشکار شده است.
بعد از اننتشار گزارش چهارم دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در مورد پرونده خانم زینب جلالیان و افشای اطلاعات جدید از عضویت مسلحانه وی در یک گروه تروریستی به نام پژاک و اثبات کذب بودن ابتلای وی به کرونا، باز هم ربات‌های پژاک در فضای مجازی سعی کردند با یک طوفان توئیتری، دروغ‌های خود را فریاد بزنند. اما باز هم با واکنش سرد فعالان حقوق بشر، رسانه‌های کُردی و نخبگان مناطق کردنشین مواجه شدند. در پاسخ به این اقدام نیز مخالفان پژاک و هرگونه فعالتی تروریستی از سراسر جهان، عملیات تروریستی پژاک، عضویت مسلحانه زینب در گروه تروریستی پ.ک.ک/ پژاک، نقش پژاک در قتلعام کولبران و ربایش دختران و نوجوانان ایرانیِ کُرد و اخاذی و قاچاق مواد مخدر را به فعالان فضای مجازی، معرفی و یادآوری کردند و پژاک را یک گروه تروریستی دانستند. آنها به درخواست فعالان حقوق بشر در کردستان ایران، در طوفان توئیتری شرکت کردند تا تجربیات خود را از تروریسم پژاک و اقدامات مسلحانه آن منتشر کنند. عکس‌های زینب با اسلحه، تجربیات اخاذی پژاک و ترور کولبران، در این طوفان توئیتری بسیار مورد توجه قرار گرفته و در فضای مجازی دست به دست شد.
مخالفان تروریسم پژاک با هشتگ SavezeinabfromPJAK (زینب را از دست پژاک نجات دهید) توانستند عکس‌های دسته اولی از زینب در لباس پژاک و اقدامات تروریستی این گروه در توئیتر منتشر کنند.
در حالی که زینب جلالیان سالهاست از پژاک و فعالیت‌های مسلحانه و تروریستی آن عبور کرده و قصد دارد در آرامش دوران محکومیت خود را سپری کند، این گروه اندک در فضای مجازی به نام او نامه می‌نویسد، مصاحبه می‌کند و اعتصاب غذا انجام می‌دهد تا از زندانی شدن وی نیز به نام پژاک استفاده کند. زنیب جلالیان، در زندان است، کرونا نگرفته و در حال سپری کردن دوران محکومیت خود است. اما ربات‌های پژاک در توئیتر، از او بهره‌برداری تبلیغاتی می‌کنند و حتی ممکن است در طوفان توئیتری بعدی، وی را به قتل برسانند تا خود را مطرح کنند.
حجم اخبار دروغ منتشر شده در مورد زینب جلالیان، به قدری زیاد است که هر فعال رسانه‌ای را متحیر می‌کند. به راستی کدام واقعه خاص در مورد زینب، تا این حد برای پژاک و حامیان آن در فضای مجازی جذاب است که هر هفته یک طوفان توئیتری برگزار می‌کنند و علیرغم شکست سنگین در آن، باز هم این روند تکرار می‌شود؟ به نظر می‌رسد اولین دلیل، مخابره پیام فعالیت و زنده بودن پژاک است. این گروه قصد دارد خود را فعال و حامی حقوق بشر جا بزند. در حالی که ماجرای زینب به خوبی نشان می‌دهد مهمترین دشمن حقوق بشر و توسعه در کردستان ایران، خود پ.ک.ک و پژاک و فعالیت‌های مسلحانه هستند. آنها نگران زینب نیستند، نگران آبروی رفته و اعتبار نداشته خود هستند، آنها از ماجرای زینب سواستفاده می‌کنند تا خود نگران دموکراسی در ایران معرفی کنند. پژاک اعتبار نداشته خود را در میان مردم کردستان با انتشار تصاویر مسلح زینب از دست داده است. دیگر کسی باور نمی‌کند زینب فعال مدنی باشد. همه جهان و نهادهای حقوق بشری بین‌المللی دیدند که پژاک عکس‌های زینب را جعل می‌کند تا او را یک فعال زنان معرفی کند. اکنون دیگر پژاک و هواداران اندک آن در توئیتر، باید فکر کار دیگری باشند. طوفان توئیتری هفتگی، محکوم به شکست است و فعالان توئیتری، پاسخ آن را می‌دهند.
ماهیت پژاک و ربات‌های وابسته به آن در توئیتر لو رفته و ادعاهای آنها مورد توجه کاربران قرار نمی‌گیرد. عکس‌های مسلح زینب، عکس‌های کولبرانی که توسط پژاک کشته شده‌اند و اخاذی‌های این گروه، شهره فضای مجازی است و طوفان توئیتری نیز نمی‌تواند پژاک را زنده کند. پس بگذارید زینب به آرامی دوران محکومیت خود را سپری کند و پرونده وی از حالت حقوقی خارج نشود. هر چند که پژاک، به جنازه زینب بیشتر از زندگی وی علاقه دارد…
