فقر عاملی برای تروریسم

  • ۱ سال قبل

سالهاست با واژگانی همچون فقر، آسیب های اجتماعی، بزهکاری و… آشناییم و مطمئنا درباره تاثیرات آن بر زندگی مردم یک کشور آگاهیم.

در دهه های اخیر مطالعات زیادی در مورد اینکه چگونه سیاست و نهادهای مختلف دولتی فقر را شکل می دهند، انجام شده است.

برای فقیرترین و آسیب پذیرترین اقشار، نحوه عملکرد دولت تفاوت عمیقی در زندگی آنها ایجاد می کند.

ناتوانی نهادهای دولتی در جلوگیری از بی ثباتی اقتصادی، عدم تأمین امنیت اولیه یا خدمات اولیه اجتماعی می تواند عواقب زیانباری برای شهروندان خود به ویژه برای افرادی که در فرو دست جامعه زندگی می کنند داشته باشد.

چگونه سیاست بر فقر تأثیر می گذارد

بی ثباتی رشد اقتصادی از سویی وعدم مدیریت صحیح در لایه های تصمیم گیری کلان برای برقراری عدالت اجتماعی و توسعه همگون در کشور ایران که از اقلیتها، قومیتها و نژادهای گوناگون تشکیل شده است از سویی دیگر  باعث شده است که نابرابری اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به وجود بیاید و همین امر مسسب ایجاد یک چرخه معیوب شده که منجر به فقر روز افزون شده است.

اغلب و در بسیاری از موارد فقرا به حاشیه رانده می شوند و صدای آنها شنیده نمی شود در حالی که آنان بیش از هر گروه دیگری به خدمات عمومی اولیه نیازمندند.

وقتی شهروندان فقیر در اصلاحات ارائه خدمات مشارکت داشته باشند، این خدمات برای آنان بهتر کار می کنند.

بی‌ثباتی سیاسی، حکمرانی ضعیف و فساد پدیده‌ای است که بر فقر نه تنها در ایران بلکه در جهان امروز تأثیر می‌گذارد.

اساسا به چه گروهی میتوان گفت فقیر؟

در تعاریف اجتمای کسی که فاقد مقدار معمول یا قابل قبول اجتماعی از پول یا دارایی های مادی است را فقیر می نامند

فقر زمانی به وجود می آید که مردم فاقد ابزاری برای برآوردن نیازهای اولیه خود باشند.

در این زمینه ، شناسایی افراد فقیر ابتدا مستلزم تعیین نیازهای اساسی است؛و ممکن است به طور محدود به عنوان “آنهایی که برای بقا ضروری هستند” یا به طور گسترده به عنوان “آنهایی که استانداردهای زندگی غالب در جامعه را منعکس می کنند” تعریف شوند.

ملاک اول فقط افراد نزدیک به مرز گرسنگی یا مرگ در معرض قرار گرفتن را پوشش می دهد.

اما در ملاک دوم این موضوع  شامل افرادی می شود که تغذیه، مسکن و لباسشان، اگرچه برای حفظ زندگی کافی است، اما با کل جمعیت کشور برابری نمی کند بنا براین جامعه در این برهه دچار شکاف اجتماعی شده و به طبقه ضیف و غنی تقسیم شده و این شکاف با هر تصمیمی که از سوی دولتمردان گرفته میشود می تواند شدت و ضف بیشتری به خود بگیرد.

اگرچه فقر پدیده ای به قدمت تاریخ بشر است، اما اهمیت آن در طول زمان تغییر کرده است، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که استاندارد زندگی مطلوب یک فرد به شدت تحت تأثیر الگوهای مصرف همسالان درآمدی او است به همین دلیل، انتظار می رود استاندارد زندگی یک فرد با تغییر درآمد تغییر کند

اثرات فقر بر جامعه

چرخه معیوب فقر به این معنی است که موانع و مشکلات مادام العمر از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود ، بیکاری و درآمد پایین محیطی را ایجاد می کند که کودکان قادر به حضور در مدرسه نیستند و این بچه ها اغلب باید برای تأمین درآمد خانواده خود کار کنند و همین امر سبب بروز پدیده ای به نام کودکان کار در سایه فقر اجتماعی می شود چالشی شگرف که هم اکنون اکثر استانهای کشور با آن دست و پنجه نرم می کنند.

در نهایت باید گفت، فقر عامل اصلی تنش‌های اجتماعی است و به دلیل نابرابری درآمد، یک ملت را تهدید می‌کند.

این زمانی اتفاق می‌افتد که ثروت یک کشور بین شهروندانش توزیع ضعیفی داشته باشد – زمانی که یک اقلیت کوچک اکثریت پول و قدرت را در اختیار دارند و سهم عده ای دیگر تنها ناتوانی در برآوردن نیازهای روز مره است.

کشورهای ثروتمند یا توسعه یافته به دلیل حضور طبقه متوسط، ثبات را حفظ می کنند، با این حال، حتی کشورهای غربی نیز با وضعیت بحران های اقتصادیی که در دو دهه اخیر رخ داده است به تدریج در حال از دست دادن طبقه متوسط ​​خود هستند و در نتیجه تعداد شورش ها، درگیری ها، اغتشاشات و بی ثباتی های سیاسی و اجتماعی در جوامع مختلف و همچنین در ایران رو به افزایش است.

برای جامعه، فقر عامل بسیار خطرناکی است که می تواند کل کشور را بی ثبات کند بهار عربی نمونه خوبی از چگونگی شروع شورش ها به دلیل فرصت های شغلی کم و سطح بالای فقر است.

 

فقر و تاثیرات آن بر زندگی کودکان

کودکان کسانی هستند که کمترین حق انتخاب و توانایی را برای تغییر شرایط خود دارند بر اساس آماری که سازمان یونیسف همه ساله از وضعت کودکان منتشر می کند تعداد کودکان آسیب دیده از فقر از دهه ۱۹۶۰ افزایش یافته است و امروزه حدود ۳۵۶ میلیون کودک در فقر شدید زندگی می کنند.[۱]

بر اساس گزارشات یونیسف در سراسر جهان، کودکانی که در شرایط فقر به دنیا می آیند دو برابر بیشتر از همسالان ثروتمند خود در معرض مرگ در دوران کودکی هستند این امر حتی در ثروتمندترین کشورهای جهان نیز رخ می دهد.

این گزارش همچنین نشان می‌دهد که از هر هفت کودک یک کودک هنوز در فقر زندگی می کند و امروزه از هر چهار کودک در اتحادیه اروپا یک کودک در معرض خطر فقر قرار دارد.

مهم نیست که کودکان درکجایاین جهان هستی هستند، کودکانی که فقیر بزرگ می شوند از استانداردهای زندگی ضعیف رنج می برند، مهارت های کمتری برای نیروی کار ایجاد می کنند و در بزرگسالی دستمزد کمتری دریافت می کنند.

آثار فقر و خشونت

آمارهای رسمی (از جمله داده‌های آماری منتشر شده توسط سازمان تامین اجتماعی) نشان می‌دهد که دست‌کم حدود ۳۰ درصد از مردم ایران زیر «خط فقر مطلق» زندگی می‌کنند.

خط فقر مطلق مطابق تعاریف جهانی، معادل ماهانه ۵۷ دلار (۱٫۹ دلار در هر روز ضرب در ۳۰ روز) است. با دلار ۳۰ هزار تومانی، یعنی هر نفر ایرانی با درآمد کمتر از ماهانه یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، زیر خط فقری معادل خط فقر در قاره آفریقا زندگی می‌کند.

بر اساس آمارهای صندوق بین‌المللی پول، نرخ تورم ایران در سال جاری میلادی نیز ۴۰ درصد خواهد بود که بالاترین رقم در جهان بعد از کشورهای ونزوئلا، سودان، زیمبابوه، ترکیه و آرژانتین است.

فقر با ایجاد یک وضعیت بدبختی و ناامیدی که مردم را به پیوستن به سازمان های تروریستی سوق می دهد، به خشونت ،رادیکالیسم و تروریسم دامن می زند.

واقعیت این است که تأثیرات فقر  بر تروریسم آنطور که ما اغلب متصور هستیم ساده نیست.

مطالعات نشان می‌دهد کشورهایی با دولت‌های ضعیف، نهادهای شکننده و حقوق مدنی محدود، محیط مناسبی برای پرورش فعالیت‌های تروریستی هستند و اغلب کودک سربازان از همین کشورها هستند.

برای کودکان سرباز، موقعیت های اقتصادی مالی شخصی یا خانوادگی به عنوان دلیلی محکم برای پیوستن به گروههای تروریستی در رتبه بالایی قراردارد وقتی رفاه اجتماعی ، عدم محیط مناسب آموزشی و بهداشتی و… به حدی برسد که امید و میل به آینده به حداقل برسد  مقاومت در برابر وعده‌های فریبنده تروریستها بسیار دشوار است.

با نگاهی به زندگی سرباز کودکانی همچون چیا یوسفی، جابر مولودی و ابوبکر محمدی  که هر سه قربانی قصاوت گروهها و احزاب متخاصم شده اند می توان به راحتی یک ربط موضوعی را در زندگی این کودکان و بسیاری دیگر از کودک سربازان گرفتار در کمپ‌های جنگی را دید و آن تنها فقر است.

در نگاه اول به زندگی افراد یاد شده می توان دریافت که این کودک سربازان اگر دید مثبتی نسبت به آینده خود داشتند شاید دست به چنین اقدامات متهورانه ای نمی زدند.

عدم توسعه عادلانه اعم از توسعه اقتصادی، اجتماعی ؛آموزشی و بهداشتی در مناطقی که این کودک سربازان از آنجا برای داشتن زندگی بهتر ترک کردند زمینه ساز این شده است که با این زنگ خطر مواجه باشیم که این کودکان نمی توانند آخرین کودکانی باشند که اینچنین سرنوشتی در انتظارشان است.

[۱] https://www.unicef.org/social-policy/child-poverty

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کُردی

آخرین مطالب