همیشگی شدن اشک‌های مادر در فراق مهسا

  • ۴ سال قبل

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، از چند روز اخیر، یک مادر باید برای همیشه‌ی عمر، در فراق دختر دانشجویش گریه کند و خون دل بخورد. دختری که دانشجوی پرستاری بود و به مانند بسیاری از جوانان کُرد، فریب خورد و سهمش از دنیا بمباران و مرگ در کوهستان و بیابان بود. اما ماجرا چیست؟

پرده اول

مهسا اکنون در دانشگاه، پرستاری قبول شده است. تمام خانواده خوشحال هستند. تلاش‌های مادر و زحمات پدر و صبوری خود مهسا، نتیجه داده است. او حالا دانشجوی پرستاری است و می‌تواند افتخار خانواده کرمانشاهی‌اش باشد. می‌تواند پرستاری کند از بیماران و مهر را تزریق کند در جان‌های خسته… امید پدر و مادر شده است برای پیشرفت و سربلندی. مهسا احمدی فرزند شرافت خانم و حسین آقا را اکنون همه پرستار صدا می‌زنند…

پرده دوم

مادر نگران است. پدر آشوب و دل‌شوره‌اش را پنهان کرده تا مادر بیش از این آزار نبیند. چند روز است که مهسا- که برای ادامه تحصیل به سنندج رفته و در خوابگاه ساکن است- تلفنش را جواب نمی‌دهد. او بی‌خبر و بدون خداحافظی رفته؛ چیزی که تاکنون در این خانواده سابقه نداشته است. مادر حالا فقط نگران مهسا است. حتی عصبانی نیست. او دیگر نمی‌خواهد پرستار شدن و استخدام دخترش را ببیند. فقط مهسا و سلامتش برای مادر مهم است. خبرها می‌پیچد… هر کس شنیده‌ای را زمزمه می‌کند. مهسا این اواخر با افراد مشکوکی رفت‌وآمد و دوستی به هم زده بود. افرادی که خطرناک هستند، عقاید انحرافی دارند؛ مسلح هستند و در مرز غربی ایران با کشورهای همسایه، دست به اقدامات مجرمانه، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، اخاذی و حتی قتل و ترور بی‌گناهان می‌زنند. ماجرا به پلیس گزارش می‌شود. دختری دانشجو مفقود شده است. خانواده، شب و روز ندارد…

خبر عضویت مهسا در گروه پژاک (شاخه ایرانی گروه تروریستی پ.ک.ک که در لیست سیاه آمریکا، اروپا و ترکیه قرار دارد) تایید می‌شود..

نگرانی‌ها افزون شده است. مهسا و پژاک؟ مهسا و اسلحه و ترور؟ غیرقابل باور است. پژاک، خیلی از کودکان و جوانان را فریب داده است. اما اکثر آنها، بی‌سواد بودند؛ نه دانشجوی پرستاری… بُهت مادر و شوک‌زدگی پدر و نگرانی دوستان و اقوام، چند برابر شده است. حالا مدتی طولانی است که کسی مهسا را ندیده، احتمالاً پشیمان شده و قصد بازگشت دارد. اما خروج از فرقه پژاک، تقریباً غیرممکن است. نه تلفنی، نه نامه‌ای و نه صدا و تصویری… انگار مهسا احمدی، فرزند حسین و شرافت، وجود خارجی نداشته است…

پرده سوم

دیاربکر- ترکیه- اواخر شهریور ۱۳۹۸

خانواده‌های زیادی در مقابل دفتر یک حزب سیاسی به نام حزب دموکراتیک خلق‌ها تجمع کرده‌اند. بسیاری از مقامات سیاسی و نظامی، فعالان رسانه‌ای و حقوق بشر، اعتقاد دارند این حزب، عملا شاخه سیاسی پ.ک.ک در ترکیه است. البته این ادعا و حدس را نوع کنش سیاسی حزب دموکراتیک خلق‌ها و بیانیه‌ها و رفتارهای مقامات این حزب نیز تایید می‌کند. خانواده‌ها یک نکته اشتراک دارند: «ربوده شدن و فریب خوردن فرزندانشان توسط پ.ک.ک و حزب دموکراتیک خلق‌ها و انتقال آنها به کوهستان قندیل و سوریه برای جنگ و عملیات مسلحانه».

خانواده های فریب خوردگان ایرانی پژاک و پ.ک.ک عازم دیاربکر ترکیه شدند+تصاویر
پدر و مادر مهسا، تصویر پایین، ایستاده از چپ

اکثر فرزندان ربوده شده، سن پایینی دارند. در واقع، کودک هستند! پ.ک.ک آنها را ربوده و فریب داده است.  حزب دموکراتیک خلق‌ها به طور رسمی با پ.ک.ک ارتباط دارد و رهبر سابق آن یعنی صلاح‌الدین دمیرتاش، اکنون در بازداشت دولت ترکیه است. همگان بر نقش و مشورت‌های اوجالان (رئیس زندانی پ.ک.ک) در تاسیس این حزب صحه گذاشته‌اند. خانواده مهسا احمدی نیز یکی از خانواده‌های حاضر در این تحصن/ تجمع است. از ایران مجموعا ۵ خانواده به ابتکار و پیگیری دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در تحصن شرکت کرده‌اند. این تحصن هنوز هم در دیاربکر و مقابل دفتر حزب دموکراتیک خلق‌ها ادامه دارد. مادر مهسا مدام مصاحبه می‌کند، بغضش می‌گیرد و می‌گرید… این چرخه در تمام طول سفر تکرار شد. در مقابل دوربین تک‌تک رسانه‌های ترکیه! او فقط یک خواسته دارد. دخترش را ببیند. صدایش را بشنود و مطمئن شود مهسا، زنده است…

پرده چهارم

بهار ۱۳۹۹- رسانه‌های وابسته به پ.ک.ک، خبر کشته شدن مهسا احمدی در عین عیسی را منتشر کرده‌اند. او طبق گفته خبرگزاری پ.ک.ک (فرات)، در روز ۱۱ اردیبهشت، کشته شده است. این ناحیه در سوریه قرار دارد. هنوز معلوم نیست چرا باید یک دختر ایرانی اصالتاً کرمانشاهی، درس و دانشگاه و خانواده را رها کند و به سوریه اعزام و کشته شود؟

عکس خبرگزاری پ.ک.ک از مهسا احمدی

پ.ک.ک و پژاک، با ذهن این افراد چه کرده‌اند؟ نتیجه مرگ آنها برای جامعه کُردی در خاورمیانه چه بوده است؟ چرا پ.ک.ک باید خبر مرگ آنها را با حدود ۱۱ روز تاخیر اعلام کند؟ اگر خبر صحت داشته باشد، چه کسی، پاسخگوی اشک‌های مادر مهسا است؟ چرا دختر ایرانی را فریب داده‌اند و به سوریه اعزام کرده‌اند؟ اصلاً مگر جای دختر در میدان جنگ با تروریست‌های وابسته به ترکیه است؟ خود پ.ک.ک و گروه‌های وابسته به آن، هزاران عملیات تروریستی در کارنامه خود دارند. چرا جنگ تروریست‌ها با یکدیگر، باید بهایی به ارزش جان مهسا داشته باشد؟ از این دست سوالات، بارها از پ.ک.ک پرسیده شده است. اما دریغ از یک خط جواب منطقی و فارغ از توهم…

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، برای خانواده مهسا احمدی، آرزوی صبر دارد…

عکس، تزئینی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کُردی

آخرین مطالب