۱۳ مهر ۱۴۰۳

گزارش ویژه دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از «همدردی و دلسوزی دروغین ربات‌های وابسته به پژاک برای کولبرها»

  • ۴ سال قبل

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، موضوع کولبری، نه ماجرایی تازه است و نه خوشحال کننده، کولبری معلول توسعه‌نیافتگی تاریخی مناطق کردنشین ایران است و از این نظر تازه و نو نیست و غمبار است، زیرا عده‌ای برای نان، دل به کوه و دره می‌زنند و ممکن است جان خود را در این مسیر ببازند. نکته دیگر و البته منفی این قضیه، عدم وجود این پدیده تلخ در سایر نقاط ایران است. سایر نقاط مرزی ایران حتما با پدیده قاچاق، سوخت‌بَری و… سر و کار داشته و دارند، اما پدیده کولبری و رفتن با ارتفاعات هولناک و دره‌های خطرناک، قطعا مختص مناطق کردنشین ایران است. این پدیده، ناشی از نبود شغل کافی و سرمایه‌گذاری مناسب در مناطق کردنشین ایران در طول حدود یک قرن اخیر می‌باشد.

یک قرن اخیر که مرکز ایران شاهد سرمایه‌گذاری‌های مختلف دولتی، خصوصی و بین‌المللی بود و به نسبت از بلایایی مانند جدایی‌طلبی، جنگ و سرریز آشوب کشورهای همسایه و اشغال آنها توسط بیگانگان دورتر بود، رشد بهتری داشت و مناطق مرزی از جمله مناطق کردنشین، از قطار توسعه عقب افتاد و امروز شاهد نرخ بیکاری بالا، سرمایه‌گذاری و صنعتی‌شدنِ پایین در این مناطق هستیم. کولبری، نتیجه بیکاری و نبود ثروت در این مناطق است و همه اینها نیز در طول یک قرن گذشته در کردستان و مناطق کردنشین غرب و شمال غرب کشور، رسوب کرده و انباشته شده است. غلبه نگاه امنیتی به این مناطق پیش از انقلاب 57 در ایران (به دلیل رویکردهای خاص گروه‌های کُرد و البته اقتدارگرایی و نظامی‌گری خاندان پهلوی) و بعد از آن نیز ادامه همان رویکرد با اندکی تعدیل و البته جنگ و سپس اشغال عراق توسط آمریکا و سایر عوامل باعث شده است تغییر محسوسی در توسعه مناطق کردنشین ایران حادث نشود. بعبارت دیگر و فارغ از ارزش‌گذاری ایدئولوژیک، نسبت به مفاهیمی مانند وطن، قوم کُرد، نظام سیاسی حاکم بر ایران و البته مفهوم جدایی‌طلبی، کردستان و مناطق کردنشین هنوز توسعه نیافته‌اند و در شاخص‌های اقتصادی و توسعه انسانی، نسبت به سایر نقاط کشور بسیار پایین‌تر هستند. از آن سو نیز باید تفاوت‌های این مناطق در تمامی شاخص‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… در قبل و بعد از انقلاب با یکدیگر به طور منصفانه مقایسه شوند و از رویکرد سیاسی- امنیتی پرهیز شود.

کولبری به عنوان معضل اقتصادی و فرهنگی، ریشه در توسعه‌نیافتگی اقتصادی دارد. اما آیا توسعه‌نیافتگی اقتصادی صرفا متوجه دولت (به معنای عام) است؟ آیا فقط دولت مسئول توسعه سیاسی- اقتصادی یک منطقه است و این امر، نافی وظایف دیگران می‌باشد؟ به این سوال در ادامه مقاله پاسخ خواهیم داد.

بدیهی است گروه‌های سیاسی و احزاب مختلف فعال در مناطق کردنشین ایران با رویکردهای مختلف مسلحانه، تبلیغی، رسانه‌ای و سیاسی و… نگاه‌های متفاوت و بعضا متضادی به مساله کولبری داشته باشند. آنها همدیگر، دولت و شرایط اقتصادی را متهم می‌کنند که با رویکردهای غلط خود سبب پدیدار شدن مساله کولبری و به تبع آن مرگ صدها کولبر شده‌اند. اما مساله اصلی این مقاله، رخدادی است که در فضای مجازی و در واکنش به مرگ چند کولبر اتفاق افتاده است و آن چیزی نیست جز طوفان توئیتری در حمایت از کولبران کُرد.

این مساله یعنی احساس اهمیت و ارزش فعالان فضای مجازی و عموم جامعه نسبت به کولبران، مسائل اقتصادی آنها و از همه مهمتر جانشان بسیار دارای ارزش است. فعالان زیادی خواستار برخورد مناسب و غیرخشن با کولبران شده‌‎اند؛ چون احساس می‌کنند به آنها ظلم روا داشته می‌شود. کولبران برای کسب روزی به دل کوهستان سرد می‌زنند و ممکن است جنازه آنها یخ رده پیدا شود. (ماجرای فرهاد و آزاد خسروی در لینک پایین)

ماجرای دردناک فرهاد و آزاد خسروی- مصاحبه با عموی آنها

اما ماجرا از آنجایی آغاز و حساس می‌شود که شاهد فعالیت سازماندهی‌شده و نظام‌مند گروهی در فضای مجازی برای سواستفاده از کولبران و احساسات و عواطف عمومی نسبت به کولبران هستیم. طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر و بعد از شیوع کرونا و آسیب دیدن کسب‌وکارها در ایران (همانند سایر نقاط جهان) و بسته بودن مرز میان ایران و عراق و اقلیم کردستان آن، طبیعی است که گذران زندگی بر بسیاری از کولبران و مردم مناطق مرزی و روستایی دشوار شده باشد. آنها تا پیش از کرونا هم مشکلات مالی و معیشتی داشتند، اما شرایط اقتصادی و عبور و مرور از مرز، عادی بود و زندگی آنها از لحاظ مالی جریان داشت؛ اما با شیوع کرونا و بسته شدن مرز و قرنطینه، آنها به شدت دچار مشکل شدند. از سوی دیگر، متاسفانه شاهد برخی فعالیت‌های غیرقانونی، مسلحانه و خطرناک به نام کولبری در مناطق غربی کشور هستیم. گروه‌های مسلح و تروریستی و تجزیه‌طلب، از پوشش کولبری و کولبران برای رسیدن به مقاصد ضدامنیتی و نامشروع خود سو استفاده و نکته جالب آن است که آنها خود را حامی کولبران و مردم کُرد توصیف می‌کنند.

طوفان توئیتری در اعتراض به کشتن کولبران، هفته گذشته در فضای مجازی انجام شد و اکنون نیز بسیاری از کاربران با هشتگ «کولبر_نکشید» اعتراض خود را به برخورد با کولبران منتشر می‌کنند. آنها مدعی هستند که نیروهای نظامی ایران، به عمد کولبران را هدف قرار می‌دهند و به قتل می‌رسانند. با بررسی این توئیت‌ها و ادعاها، متوجه می‌شویم که گروه تروریستی پژاک، فعال در مناطق کردنشین ایران، در این طوفان توئیتری بسیار فعال بوده است. در خصوص این طوفان توئیتری، توجه به چند نکته بسیار حائز اهمیت است:

1. ظاهرا قرار نیست حامیان اندک و ربات‌های وابسته به پژاک و پ.ک.ک و سایر کاسبان حقوق بشر در فضای مجازی که مشخصات و نام و نشانی ندارند و کاملا واضح است که یک اتاق فکر بیرونی آنها را هدایت می‌کند و حتی متن توئیت‌ها را می‌نویسد، دست از سر کولبران بردارند. پژاک خود یکی از متهمان پدیده کولبری است. در مورد کولبران باید این نکته را ذکر کرد که به دلایل مختلف مانند برخی مشکلات اقتصادی، نگاه‌های غلط سیاسی و امنیتی و البته تعطیلی مراکز تولیدی و صنعتی به علت فعالیت گروه‌های مسلح در مناطق مرزی و اخاذی آنها از سرمایه‌گذاران، نرخ بیکاری در مناطق مرزی بیشتر از سایر نقاط کشور است که مقابله با آنها و تامین شغل و درامد مناسب برای مردم و کولبران نیز وظیفه دولت است. پژاک، بارها از فعالان اقتصادی اخاذی کرده است، کارگران را ربوده و در قبال آزادی آنها، پول کلان طلب کرده است. این موارد، منجر به فرار سرمایه، از مناطق کردنشین شده است. مقصر اصلی در این حوزه پژاک و گروه‌های مسلح کُرد هستند.

2. خدشه به حق دسترشی به شغل، توسط گروه­‌های مسلح و تروریستی در مرزهای ایران و به ویژه مناطق کردنشین، مانند پژاک و پ.ک.ک، منجر به روی آوردن جوانان به شغل‌های کذابی مانند کولبری شده است. چرا حامیان پژاک به این مساله مهم بی‌توجه هستند؟ (اینجا را بخوانید) چه کسی کولبری به نام سوران اختر را ترور کرده است؟ چرا هشتگ «کولبر_نکشید» برای پژاک و علیه این گروه به کار نرفته است؟ (اینجا را بخوانید)

3. در مورد فعالیت در این طوفان مجازی، نیز باید گفت که ارزیابی‌های کارشناسان نشان می‌دهد بسیاری از این توئیت‌ها توسط ربات‌های توئیتری منتشر شده است. بعبارت دیگر، این حساب‌های کاربری که هشتگ «کولبر_نکشید» را ترویج داده‌اند، کاملاً هدفمند و در راستای منافع گروه‌های تروریستی مانند پژاک عمل کرده‌اند و اصولا آنها فعال حقوق بشر و انسان نیستند! بلکه صرفا ربات‌هایی هستند که در طول روز، از طریق برنامه‌نویسی چند توئیت را با هشتگ «کولبر_نکشید» منتشر کرده‌اند. هدف پژاک از این اقدام، پاک کردن رد حضور خود در توسعه نیافتگی اقتصادی و ترور کولبران است. این حساب‌های کاربریِ جعلی و ربات‌های توئیتری، صرفا چند توئیت خاص در زمان خاص منتشر کرده‌اند و دنبال‌کننده و دنبال‌شونده‌ی بسیار اندکی دارند. ده‌ها حساب کاربری از حساب‌های کاربری‌ای که هشتگ‌های مربوط به کولبران را به کار برده‌اند، هرکدام بیش از چندین توئیت در روز منتشر کرده‌اند. این رفتار، غیرعادی و بسیار شبیه به رفتار «ربات» های توئیتری است.

ربات‌های توئیتری

چگونه ممکن است یک انسان عادی این همه توئیت در یک روز منتشر کند؟ آن هم با اسامی و پروفایل‌های نامعتبر؟! نکته بعدی نیز به زمان فعالیت این فعالان توئیتری و در واقع، ربات‌های وابسته به پژاک در توئیتر باز می‌گردد. اصولا بسیاری از آنها در کم‌تر از یک ماه گذشته و یا اندکی بیشتر ایجاد شده‌اند. آنها چگونه فعال حقوق بشر و نگران کولبران هستند، اما خیلی دیر در توئیتر حساب کاربری ایجاد کرده‌اند؟ در میان این آمارها و اعداد و ارقام نیز که توسط کارشناسان دیدبان بررسی و منتشر شده است، موارد جالب‌توجهی به چشم می‌خورد. به عنوان نمونه، برخی از این نام‌های کاربری کاملاً تصادفی به نظر می‌آیند که نشان‌دهنده ربات بودن آن‌هاست. اسامی خاص آنها که تلفیقی از عدد و حروف الفبای انگلیسی است، به خوبی ماهیت ربات بودن آنها را ثابت می‌کند. این امر، یعنی فعالیت پژاک و تروریست‌های کُرد با ربات در فضای مجازی برای بی‌شمار نشان دادن خود، یک رسوایی بزرگ است…

کسی منکر ظلم در حق کولبران نیست. حتی ممکن است چند مامور نظامی ایران به اشتباه و ناحق آنها را هدف گرفته باشند، اما پژاک با سابقه سیاه اخاذی و قتل کولبران، نمی‌تواند با ربات، خود را فعال حقوق بشر جا بزند… این ربات‌ها قبلا در ماجرای زینب جلالیان نیز رسوا شده‌ بودند. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در این زمینه، فیلمی کوتاه و دقیق در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است که مشاهده آن توصیه می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پرطرفدارها

پربحث‌ترین

کُردی