مقایسه قاضی محمد و میرزا کوچک‌خان جنگلی

  • ۴ سال قبل

اگر بخواهیم در مورد قاضی محمد و میرزا کوچک خان جنگلی بحث کنیم،  می‌توان به صورت خلاصه به این نکات اشاره کرد:

قاضی محمد از خانواده‌ای اصالتا گرجستانی که سال‌ها قبل از تولد او به منطقه مکریان مهاجرت کرده بود، توانست به عنوان معتمد محلی به حل و فصل مشکلات مردم رسیدگی کند و بدین ترتیب محبوب مردم محل شد. روس‌ها پس از اشغال ایران در مناطق مختلف به دنبال افراد صاحب نفوذ بودند تا از طریق آنان به اهداف خود برسند. همان طور که همه می‌دانند قاضی محمد قبل از اعلام جمهوری مهاباد در ژانویه 1946 همراه با گروهی از سران عشایر با نفوذ مکریان راهی باکو، مرکز جمهوری آذربایجان شوروی، شد و در آنجا تعلیمات لازم را دریافت کرد. شاید گرجستانی بودن قاضی محمد و استالین نیز با انتخاب وی بی‌ربط نباشد. بایستی به زمان اعلام تاسیس جمهوری مهاباد دقت کنیم که دو سال پس از پایان جنگ جهانی بود و طی آن دو سال تمام قدرت‌های غربی نیز اصرار می‌کردند شوروی دوران استالین خاک ایران را ترک کند.

بیشتر بخوانید: نگاه یک آمریکایی به جمهوری مهاباد

اما شوروی با به تاخیر انداختن خروج خود در صدد بر آمد با نام جمهوری‌های کمونیستی از نوع مهاباد و آذربایجان ایران را تجزیه نماید. سابقه تجزیه ایران در گلستان و ترکمنچای نمونه‌ای از عملکرد روس‌ها در این زمینه است. سوالی که پیش می‌آید این است: اگر قاضی محمد تجزیه‌طلب نبود و طرفدار تمامیت ارضی ایران بود، چرا در طی آن دو سال حضور روس‌ها پس از اتمام جنگ جهانی، به جای تقابل با آنان راه همکاری در پیش گرفت و حتی برای تجزیه راهی باکو شد؟ آیا وی مقام مسئول مثلا وزیر خارجه ایران بود که راهی چنین سفری بود؟ مسلما نه. این موضوعی علنی است و همه ناسیونالیست‌های کرد نیز جمهوری مهاباد را تجزیه‌طلب می‌نامند.

بیشتر بخوانید: وابستگی قاضی محمد به شوروی

یونس استادسرایی مشهور به به میرزا کوچک خان فرزند میرزا آقا بزرگ، اهل رشت و طلبه‌ای بود که فعالیت سیاسی را در زمان استبداد صغیر و قیام مشروطه‌خواهان شروع کرد. وی در اواخر سال 1915میلادی «هیئت اتحاد اسلام» را تشکیل داد. از نام این کمیته پیداست که نهضت آنها بیشتر از همه جنبه اسلامی داشته چرا که میرزا هم در مسجد جامع رشت و هم در مدرسه محمودیه سرچشمه تهران به تحصیل علوم حوزوی مشغول بود. در آن زمان، روس‌ها در شمال ایران مستقر بودند و جنگلی‌ها به‌آنها حمله می‌کردند و برخوردهایی شدید نیز در جنگ‌های داوساو، کسا، مالکون و ماسوله بین آنان درگرفت.

به عنوان مثال، شعار روزنامه جنگل که از شماره اول روی تمام شماره‌های آن دیده می‌شود این است: «این روزنامه فقط نگاهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان است». در اعلامیه جنگلی‌ها با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فداییان جنگل گیلان» که اولین بیانیه حکومت جنگلی‌هاست، نیز در پایان، اهداف و آمال خود را ذکر کرده‌اند که درخواست ملغی کردن سلطنت از جمله مهم‌ترین آنهاست. در این بیانیه، حتی یک بار هم حتی به صورت تلویحی به «جمهوری گیلان» هیچ اشاره‌ای نشده بلکه با صراحت در اعلامیه جمهوری، از جمهوری ایران سخن آمده است.

بیشتر بخوانید: چرا جمهوری مهاباد شکست خورد؟

همان طور که مشخص است قاضی محمد با روس‌ها همکاری کرد تا با کمک آنان ایران را تجزیه کند، اما میرزا کوچک خان بارها با روس‌ها جنگید و حکومت مرکزی را نالایق تشخیص داد و در صدد برآمد حکومتی غیرسلطنتی تاسیس کند تا ایران را نجات دهد. هر یک در دو مسیر کاملا متفاوت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کُردی

آخرین مطالب