انتخابات پارلمانی اخیر عراق نه تنها عرصهای برای رقابت سیاسی بود، بلکه آزمونی برای کردها و نقش آنان در توازن قدرت بغداد و تحقق ثبات منطقهای به شمار میرفت؛ آزمونی که با تهدید گروههای مسلح و اجرای توافقنامه امنیتی ایران و عراق پیوند خورده است.
دکتر زانا صادقی
انتخابات اخیر عراق، با برگزاری در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، نه تنها رقابتی میان احزاب شیعه و سنی، بلکه صحنهای تعیینکننده برای کردها و جایگاه آنان در معادلات قدرت بغداد بود. کردها، با تکیه بر جمعیت و موقعیت استراتژیک اقلیم کردستان، همواره ستونهای مهمی در تشکیل دولتها و تصمیمگیریهای کلان عراق بودهاند، اما شکافهای داخلی میان حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی، همراه با فشارهای منطقهای و پیچیدگیهای سیاسی، نقش سنتی آنان را تا حدی کاهش داده است. انتخابات اخیر نشان داد که کردها همچنان تعیینکنندهاند، اما برای حفظ وزن خود در بغداد نیازمند بازتعریف روابط داخلی و استراتژیهای چانهزنی با دولت مرکزی هستند.
مشارکت در اقلیم کردستان بالا بود و احزاب بزرگ تلاش کردند جایگاه خود را تقویت کنند، اما تفاوت رویکرد میان اربیل و سلیمانیه و پراکندگی رأی در مناطق مورد مناقشه، مانع از شکلگیری بلوک متحد شد. کنترل منابع نفتی و گازی، تضمین بودجه اقلیم، و مدیریت مناطق مورد مناقشه از جمله کرکوک، خانقین و مخمور، از محورهای اصلی خواستههای کردها بود؛ خواستههایی که بدون گفتوگوی داخلی و توافق با بغداد امکان تحقق کامل ندارد. همزمان، تعامل با بازیگران منطقهای از جمله ایران و ترکیه، و فشارهای اقتصادی و امنیتی، به ویژه تهدید گروههای مسلح، شرایط را پیچیدهتر میکند.
در این زمینه، توافقنامه امنیتی اخیر میان ایران و عراق اهمیت بالایی دارد. این توافق، ضمن تقویت حاکمیت دولت مرکزی، بر لزوم خلع سلاح گروههای مسلح تأکید میکند و تلاش دارد نفوذ غیرقانونی نیروها و تهدیدات مرزی را کاهش دهد. بدون اجرای این توافقنامه، هرگونه فرآیند سیاسی در بغداد، از جمله مذاکره با کردها برای تشکیل دولت یا تصویب قوانین بودجهای و نفتی، با ریسک فشارهای غیررسمی گروههای مسلح همراه خواهد بود. حضور این نیروها نه تنها ثبات داخلی عراق را تهدید میکند، بلکه مانع تحقق حقوق شهروندان در مناطق مرزی و اقلیم میشود و زمینههای نقض حقوق بشر را افزایش میدهد.
کردها، برای حفظ نقش تعیینکننده خود، باید توانایی خود را در دو حوزه نشان دهند: اول، متحدتر عمل کردن و اختلافات داخلی میان احزاب را کاهش دادن، و دوم، تعامل سازنده و استراتژیک با دولت مرکزی و نهادهای بینالمللی برای تضمین مطالبات قانونی و اقتصادی اقلیم. موفقیت آنان در این زمینه مستلزم درک درست از معادله قدرت در بغداد و تعهد به صلح و ثبات منطقهای است. در غیر این صورت، احتمال دارد نقش تاریخیشان به عنوان بازیگر کلیدی در سیاست عراق کاهش یابد و نفوذ گروههای مسلح و نیروهای خارجی، جایگاه کردها را در مذاکرات کلان تضعیف کند.
انتخابات اخیر در نهایت نشان میدهد که کردها هنوز ستون مهمی در سیاست عراق هستند، اما جایگاه آنان میان اختلاف داخلی، فشار منطقهای و تهدید گروههای مسلح شکننده است. آینده سیاسی کردها بستگی مستقیم به تواناییشان در ایجاد انسجام داخلی، بهرهگیری از ابزارهای قانونی، و مشارکت مؤثر در چارچوب توافقنامههای امنیتی و همکاری با دولت مرکزی دارد. تنها با اتخاذ رویکردی متوازن، کردها میتوانند نه تنها سهم خود را از قدرت حفظ کنند، بلکه به پایداری و امنیت کلی عراق نیز کمک نمایند و از حقوق شهروندان مناطق تحت نفوذ خود حمایت کنند.




