پ ک ک “سیاسی”
الف-سابقه پ ک ک
پ ک ک با موج مائوئیستیای که در پایان دهه شصت میلادی ترکیه را فرا گرفت ظاهر شد. “مائوئیستهای” ترکیه یا با سازمانهای کمونیست جنگیدند، مانند “حزب آزادیبخش خلق انقلابی” که امروز به نام “چپگرای انقلابی” مشهور است یا با گروههای ناسیونالیست کردی یا گروههای مارکسیست-لنینیست ملیگرای کرد مبارزه کردند. بنیانگذران پ ک ک از آخرین بازماندههای آن گرایش هستند که در سال ۱۹۷۴ نطفه پ ک ک را تشکیل دادند. رهبر آنها عبدالله اوجالان مشهور به آپو بود و هدفش یک رویکرد بسیار تند مارکسیستی-لنینیستی بود – تا این اواخر نیز همین رویکرد را داشت[۱] – تا مردم کرد را از سیستم قبیله ای نجات دهد و یک دولت کمونیستی از مناطق کردنشین ترکیه، ایران، عراق و سوریه ایجاد کند. بر اساس آخرین برنامه پ ک ک[۲] که ترجمه شده است؛ انقلاب در کردستان “ملی و دموکراتیک” است. دو جنبه اساسی دارد یکی ملی و دیگر دموکراتیک. جنبه ملیگرایانه حکومت استعمارگرایی در حوزههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را هدف قرار میدهد. جنبه دوم انقلاب، دموکراتیک است. هدف آن “شکست دادن تناقضهای اجتماعیای است که از زمان قرون وسطی ماندهاند” و بر اساس اتحاد دهقانان و کارگران قرار دارد. از نظر ک ک، پیروزیای که بایستی به دست باید به دست رهبری ایدئولوژیک، سیاسی و سازمانی طبقه کارگر صورت گیرد. همچنین، این انقلاب بر دیدگاه مبارزه بلندمدت و بسیج گسترده نیروهای مردمی استوار است. اما یک ویژگی اساسی انقلاب پ ک ک این است که فقط به کردستان محدود نیست بلکه میخواهد بر محیط و همه منطقه تاثیر بگذارد. هدفش تاثیر بر سطح جهانی نیز است. اما به صورت جهانی، پیام آن بیش از پیش گیج کننده است.حتی اگر چه عبدالله اوجالان به عنوان فردی نامتعادل در مصاحبهای در نوامبر ۱۹۹۶ هدف حزب را فدرالیسم تعریف کرد اما در ماه مه باز هم هدفش را “انقلاب در ترکیه، جنگ آزادیبخش، آزادی مردم… قدرت سرخ” دانست. در ژانویه ۱۹۹۷، وی خواهان یک “جبهه انقلابی” شد مدعی یک دولت مستقل برای کردها گردید[۳]. در ماه اکتبر نیز خواهان ائتلافی گسترده با همه احزاب کردی شد و تلاش نمود چهرهای میانه روز از خود نشان دهد. آپو در یک مصاحبه با تلویزیون مد.تی.وی. اعلام کرد: “تا وقتی کردستان موجود است، کردستان در حال مبارزه وجود خواهد داشت.”

روشهای خونین، لنینیسم خام ناسیونالیستی، فرقهگرایی رهبر آن، وحشیگری در داخل و خارج از سازمان، سرسختی جزمگرایانه، گریلاهای دهقان، روستایی و شهری همگی سبب شده که آپو حتی بر زندگی جنسی افرادش حکومت میکند[۴]. پ ک ک یک کپیبرداری از سازمان “راه درخشان” به رهبری گونزالو آبیمائل گوزمان است.
پ ک ک در آغاز حرکت خود “جبهه ملی آزادیبخش کردستان” (ERNK)[۵] را تاسیس کرد که تحت نظارت اوجالان بود. سخنگوی رسمی آن از ۱۹۸۵ در آتن میماند. این جبهه بایستی همه انجمنهای میهنپرست کرد را گرد هم میآورد اما واقعا بر اساس گروههای میانهرو تشکیل نیافته است. اگر حرف های ششمسی کیلیک، سخنگوی آن در اروپا، را باور کنیم که در مصاحبهای در ۶ فوریه در ۱۹۹۷ در نشریه جونکگله ولت آلمانی اعلام کرد “ما کار خود را همه سطوح از جمله نظامی ادامه خواهیم داد” در این صورت بایستی گفت این جبهه خیلی به پ ک ک نزدیک است. جریان اصلی پ ک ک یعنی ارتش آزادیبخش خلق کردستان (ARGK) به فرماندهی جمیل باییک[۶] بود که وظیفه اصلی جنگ مسلحانه با تکیه را بر عهده داشت[۷]. این ارتش آزادیبخش که پ ک ک در طی جنگ آن را توسعه داد به گفته اوجالان ۱۵ هزار عضو دارد که ۴ هزار نفر آن زن هستند و “در همه مناطق استراتژیک کردستان مستقراند.” جنگجویان آن افرادی جوان و کم سن و سال از طبقه کارگر و دهقان و بیکار هستند. تعدادی با میل خود و تعدادی نیز به زور عضو شده و در مقرهای گریلایی تحت آموزش قرار میگیرند[۸]. طبق یک روش کلاسیک پ ک ک از واکنشهای دشمن خود استفاده میکند:
-در سطح محلی از طریق افرادی هوادار که مردم محلی را به سمت آن میآورند[۹].
-با جنگ تبلیغاتی برای حساس کردن اروپا و آمریکا نسبت به زیانهای وارده به مردم کرد بر اثر جنگ و درگیری[۱۰].

ب- گریلاهای پ ک ک
از زمان پایان آتش بس یک طرفه ماه هشتم یعنی سالگرد آغاز حملات مسلحانه در اوت ۱۹۸۴ تاکنون هیچ هفته یا حتی هیچ روزی نیست که پ ک ک در جنوب شرقی ترکیه مرتکب خشونت نشود. درگیریهای سنگین که بیشتر با نظامیان داشته و از ژوئن ۱۹۹۷ پ ک ک از موشکهای زمین به هوا استفاده میکند.
-گریلاهای فعال در روستاها و تروریسم شهری. به عنوان مثال، سه عملیات انتحاری از ژوئیه تا اکتبر ۱۹۹۶ و همگی نیز توسط زنان جوان صورت گرفته که طبق گزارشات همگی نیز حامله بودهاند. آنها از دستورات کنگره چهارم ملی پ ک ک در مه ۱۹۹۶ تبعیت کردند که طی آن اوجالان شبه نظامیان خود را تشویق کرد “همانند حماس بمب انسانی شوند.” این تهدید در سال ۱۹۹۷ نیز تکرار شد[۱۱].
-گریلای شهری نیز همان طور که ویران کردن کارخانه کریک کاله بزرگترین کارخانه تولید سلاح در ترکیه نشان داد که در ۱۳ ژوئیه ۱۹۹۷ پ ک ک مسئولیت آن را بر عهده گرفت[۱۲]، این گروه “یگان انتقام شهری” نیز دارد. همچنین، شمدین ساکیک[۱۳] از اعضای ارشد پ ک ک و مرد شماره دو سیاسی این گروه در مصاحبه ای در ۱۴ اکتبر ۱۹۹۷ با مد تی وی اعلام کرد در بخش انرژی، منسوجات و حمل و نقل بمبگذاری خواهند کرد. “ما در سراسر ترکیه به خطوط انتقال انرژی، پل ها، کارخانهها، فرودگاهها، تاسیسات نفت و گاز و کارخانههای منسوجات حمله خواهیم کرد. ما به هر بخشی که برای خزانه پول تامین میکند حمله خواهیم کرد.” شمدین ساکیک در ادامه افزود گریلاها به کارمندان مهم و مقامات ارشد و خانواده های آنها حمله خواهد کرد. “غیرنظامیان باید بمیرند چون وقتی گلولها شلیم می شوند، سلاح ها میتوانند حرف بزنند.
-“کلاسیک بودن” نیز تهدیدی علیه گردشگری است. یکی از تهدیدهای اوجالان حمله به بخش گردشگری بود. شمدین ساکیک میگفت: “ما به بخش گردشگری به ویژه در منطقه مدیترانه حمله خواهیم کرد تا به این بخش پایان دهیم. توریستها هدف ما نیستند بلکه توریسم و جریان پول به ترکیه را هدف قرار خواهیم داد[۱۴].”
-گریلای فعال و گریلای خونین. از زمان اغاز حملات مسلحانه پ ک ک در ۱۵ اوت ۱۹۸۴ تاکنون دهها هزار نفر کشته شدهاند[۱۵].

-در
ژانویه ۱۹۹۸ بخش مطبوعاتی شاخه مسلح پ ک ک آمار کشتههای یک سال را منتشر کرد[۱۶]. این گروه مدعی شد فقط در عرض
یک سال ۲۳۰۶ نفر در درگیری بین پ ک ک و ارتش ترکیه به همراه پیشمرگههای حزب
دموکرات بارزانی کشته شدهاند. ۵۴۰ کمین و ۲۱۶ حمله انجام داده است. ۲۴ حمله دیگر،
۴۵۱ آتش گشودن، ۹۸ مورد مسدود کردن جاده، ۹۷ مورد خرابکاری، ۲۷۲ فعالیت دیگر را
نیز فقط در عرض یک سال انجام داده بود. این به قربانی شدن ۸۴۳۹ نفر، ۵ هلی کوپتر
از جمله ۲ سوپر کبرا، نابودی ۳۱۵ خودروی نظامی منجر شد. نمیخواهم به همه جزئیات
بپردازم[۱۷]. این حملات سنگین با ابزار
نظامی سنگین سوالاتی مشروع را در مورد منابع مالی پ ک ک مطرح می سازند. درست است پ
ک ک چندین متحد منطقهای مانند گروه ارمنی آسالا داشته یا دارد. یا حتی بعضی
کشورها نیز ممکن است به آن کمک کرده باشند: سوریه، روسیه، یونان[۱۸]… جزئیات آن وقتگیر است.
توضیح دیگر در مورد تامین مالی آن انجام فعالیتهای جنایی در اروپاست تا بتواند
پول کسب کند.
[۱] – به مصاحبه اوجالان با دیوید کورن در نشریه سرخوبوون در آوریل ۱۹۹۵ نگاه کنید.
[۲] -ژانویه ۱۹۹۸.
[۳] -نشریه “روحیه را مسلح کنید”، ۳ ژانویه ۱۹۹۷.
[۴] -حریت ۳۰/۰۹/۱۹۹۶.
[۵] -ئەنیا رزگاریا نەتەوەیا کوردستانێ
[۶] -او در مصاحبه ای با شبکه اطلاعات کردی آمریکا عمدا به تشریح استراتژی های سیاسی و نظامی خود پرداخت، آکین، ۱/۹۷.
[۷] -به گفته اوجالان این ارتش ۱۵ هزار عضو از جمله ۴ هزار زن دارد.
[۸] -در مناطق بدون کنترل شمال عراق در مرز با ایران، یا در محدوده مرز ارمنستان و آذربایجان قرار دارند. به گفته اوجالان بعضی جنگجویان در یونان آموزش دیدند و بعضی “انقلابیون” آلمانی نیز به پ ک ک کمک کردند. مانند آودره ولف که در آلمان تحت تعقیب بود (رویترز ۲۳/۱۱/۱۹۹۶ به نقل از دراشپیگل).
[۹] – نگاه کنید به اظهارات اوجالان در ۱۵/۰۶/۱۹۹۷ در مد تی وی که محافظان روستا را تشویق کرد تا سلاح خود را بر زمین بگذارند.
[۱۰] – به عنوان مثال نشریه “اروپایی” در مورخه ۱۱/۰۱/۱۹۹۶۶.
[۱۱] -شمدین ساکیک، مصاحبه با مد تی وی، رویترز، ۱۵ اکتبر ۱۹۹۷ : “اگر لازم باشد به خودمان بمب می بندیم و حمله خواهیم کرد”.
[۱۲] -خبرگزاری آسوشیتدپرس، ۵/۷/۱۹۹۷
[۱۳] -با نام زکی بی انگشت مشهور بود چون حیت شلیک راکت در شمال عراق یک انگشت خود را از دست داده بود.
[۱۴] -خبرگزاری آسوشیتدپرس، ۷/۵/۱۹۹۷.
[۱۵] -رویترز، ۱۵/۱۰/۱۹۹۷.
[۱۶] -با سازمان اتا مقایسه کنید که از ۱۹۶۸ تاکنون فقط ۷۵۰ نفر کشته و یا ارتش جمهوریخواه ایرلند شمالی فقط ۱۸۰۰ نفر را از ۱۹۷۰ کشته است.
[۱۷] -منبع (Kurdistan-Rundbrief) شماره ۳ جلد ۱۱ مورخه ۱۰/۰۲/۱۹۹۸
[۱۸] -پ ک ک از زمان تاسیس خود با سوریه حافظ الاسد روابط خوبی را حفظ کرده است ائتلافی که با استقرار رهبر پ ک ک در دمشق پس از کودتای ۱۹۸۰ ترکیه علنی بود و سپس در مناطق لبنانی تحت کنترل سوریه در سال ۱۹۸۷ مستقر شد. به خاطر قول اسد به تورگوت اوزال نخست وزیر وقت و رئیس جمهوی بعد ترکیه، این روابط کمی تضعیف شد.
متشابها، روابط پ ک ک با دیگر گروههای گریلایی یا تروریستی نزدیک به سوریه خوب بوده است. قبل از هر چیز با گروههای فلسطینی روابط خوبی داشت. حدود ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ بعضی از عناصر آتی پ ک ک با جبهه آزادیبخش فلسطین همکاری کردند که به رهبری وادی حداد بود. در آن زمان بود که عناصر آتی پ ک ک و اعضای گروه ارمنی آسالا برای اولین بار با هم آشنا شدند. این واقعیت ناهماهنگ که “کردستان تاریخی” و “ارمنستان تاریخی” بیشتر خاکشان مشترک می شود مانع نشد که پ ک ک با ارتش مخفی آزادیبخش ارمنستان در آوریل ۱۹۸۰ در لبنان ائتلاف نکند. این ائتلاف کنجکاوانه سبب شد تا ارتش ترکیه در سال ۱۹۸۳ عملیات خود در شمال عراق را تشدید بخشد و ارتش مخفی ارامنه نیز نیروهای خود را به مناطق تحت کنترل پ ک ک منتقل نمود.
بین پ ک ک و صدام حسین نیز رابطه وجود داشت. در سپتامبر ۱۹۸۹ شایعات روابط مخفی پ ک ک با صدام حسین به تدریج صحت پیدا میکرد اما وزارت خارجه عراق صراحتا آن را انکار کرد. در سپتامبر ۱۹۹۱ نیز طراق عزیز نخستوزیر باز هم آن را انکار کرد. طبق گفته یکتی و پارتی از سال ۱۹۸۸ پ ک ک در مورد گروههای کردی عراق به صدام اطاعات استخباراتی میداد و در مقابل نیز پول و سلاح دریافت می کرد. در سپتامبر ۱۹۹۰ اوجالان علنا از صدام حسین حمایت کرد که “با امپریالیسم مبارزه میکند”. آن گزینه استراتژیک توسط یکی از سران پ ک ک در آن زمان تایید شد که گفت: “برای ما انقلاب در خاورمیانه مهم است لذا در کنار هر دولت یا نیروی انقلابی در منطقه خواهیم بود.” وی در ادامه گفت پ ک ک با نیروهای نظامی عراق در منطقه زاخو از اوت ۱۹۹۰ ارتباط دارند. وقتی گزارشات مربوط به دادن محموله های زیاد سلاح از صدام به پ ک ک زیاد شد، اوجالان در مصاحبه ای در اواخر ۱۹۹۱ توجیه کرد “سلاحهای جامانده از ارتش عراق توسط اعضای پ ک ک جمعآوری شدهاند.”
بنابراین، استراتژی منطقه ای پ ک ک شکل گرفت. یعنی هرگز همه تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید و با نوبت سوریه، ترکیه و عراق را در مقابل همدیگر قرار دهید. یکی از موارد دیگر و مشکوک روابط پ ک ک در حوزه مدیترانه روابط با معمر قذافی بود. در ۲۰ ژوئن ۱۹۹۵ ساعت ۱۱ شب رادیو صدای ملت بزرگ عرب از طرابلس لیبی اعلام کرد: برادر عبدالله اوجالان طی نامه ای به برادر و رهبر انقلاب معمر قذافی همبستگی مردم کرد با جماهیر بزرگ عربی به عنوان سنگر بزرگ عرب و جنبشهای آزادیبخش اسلامی که قربانی توطئه امپریالیسم هستند را اعلام کرد. این “برادری” سبب شد تا پ ک ک به آسانی بتواند از کردهای ثروتمند و مهاجر ساکن لیبی اخاذی کند.