کوچک شمردن اعضای ایرانی پژاک امری عادی است/«مظلوم عبدی»کیست؟  

  • ۲ سال قبل

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با تعدادی از اعضای سابق گروه پ ک ک و بیان برخی موارد در خصوص فرماندهان آن گروه از جمله «لیلا عفرین»، «حسن محمودی»، «شورش بوکان»، «اوین سنه»، «دلخواز بینگول»، «ذلکیف»، «آزاد هوراز» و «بوزان تکین» و «علی حیدر قیطان» برخی دیگر از اعضای جدا شده از پ ک ک/ پژاک با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران تماس گرفته و خواهان بیان مطالب بیشتری در این راستا شدند.

گفتگوی پیش روی نیز در خصوص یکی از فرماندهان آن گروه به نام «مظلوم عبدی» است که در مورد وی، با یکی از اعضای جدا شده آن گروه به گفتگو پرداختیم.

متن کامل گفتگو به شرح زیر است:

خودتان را در ابتدای گفتگو برایمان معرفی بفرمایید و از «مظلوم عبدی»برایمان بگویید.

من «آزاد سنه» هستم که سابق عضوی از«پ ک ک» بودم و از سال ۲۰۱۱ از آن جدا شدم و الان مشغول به زندگی عادی خود هستم.

مظلوم عبدی یا همان «شاهین جیلو» که امروز امریکا لقب ژنرال عبدی به او داده است اهل یکی از روستاهای نزدیک کوبانی است.

او در خانواده ای فئودال به دنیا آمد و قربانی آشنایی پدرش با اوجالان شده است.

آن سال هایی که اوجالان در سوریه بود پدر عبدی با او جالان اشنا میشود وسپس عبدی را به اوجالان هدیه میدهد.

عبدی در کلاس اول دبیرستان و۱۶ساله بوده که نزد اوجالان می رود. برخی به او پسر خوانده اوجالان هم میگویند.

در کل او نه به خواسته خود بلکه قربانی خواسته خانواده شده واز مدرسه خارج ونزد اوجالان میرود.

 روحیات وخلقیات او را چگونه دیدید؟

ببینید در «پ ک ک» باید صبر کرد نگاه کرد وگوش کرد وبرای خیلی چیزها ناخواسته بله گفت.

به مظلوم عبدی همانطور که گفتم پسر خوانده اوجالان گفته می شود، او پسر بچه ای ۱۶ ساله بود که در دبیرستان معماری میخواند، اما بدلیل ازدحام جمعیت خانواده وبار سنگین خرج زندگی در قالب هدیه به اوجالان پیشکش شد.

او در مکتب اوجالان درس دیده، ظاهری آرام اما درونی آتشین دارد.

توضیحی در خصوص سیر حرکت و پیشرفت وی در گروه بگویید.

اولین بار او را در خنیره دیدم. مسئول آموزش کلاس های کردی بود و در عین حال مجلس پ ک ک هم بود.

این نکته را هم باید بدانیم که اعضای پ ک ک که اهل سوریه وترکیه هستند بر سر اوجالان با هم رقابت دارند «مال من است مال من است».

این اعضا اکثرا از روستاهای سوریه هستند و با آنکه ادعا دارند خیلی درس خوانده اند، اما ما به خوبی نظام حافظ اسد در مورد کردها را میدانیم.

این افراد بی سواد وروستایی که حتی پیشکشی هستند، امروز به فرماندهان پ ک ک در قندیل وسوریه وپژاک مبدل شده اند، مانند«هیوی دیریک» که اهل یکی از روستاهای دور افتاده که حتی مدرسه نداشت اما اکنون حکمران «ک ج ک» بر پژآک است ودلایل آن را هم شما می دانید، بی اعتمادی وکوچک شمردن اعضای ایرانی پژاک.

شاهین جیلو یکبار در منطقه جیلو از ناحیه کمر تیر میخورد وزخمی میشود جیلو در مرز ترکیه با کردستان عراق قرار دارد.

سالهاست آن گلوله وترکش در پای راست او مانده و این مهم از راه رفتن او مشخص است.

سالهای ۹۲ به بعد برای مداوا به اروپا فرستاده می شود ودر آنجا با «مراد قره ییلان» هم کار کرده است.

مسئول مالی وجمع آوری کمک برای پ ک ک میشود. حال بعدها این کار را به برادر جمیل جمعه واگذار شد.

جالب اینجاست که شاهین به یکباره ژنرال آمریکا شد! هرچند شاید سال های زیادی در پ ک ک بوده باشد، اما در مناطق نظامی و حتی سیاسی زیادی سابقه و عملکرد نداشته است.

او در سال های ۲۰۰۸ در ذاپ مسئول یگان فداییان پ ک ک شد وچندین عملیات تروریستی در فاصله ۹_۲۰۰۸ در ترکیه انجام شد مانند اردال در استانبول.

اختلافات او با باهوز از همان جا شروع شد.

باهوز فرماندار «ه پ گ» بود ودر کارهای یگان او دخالت میکرد. این اختلافات در سوریه هم دیده شد.

در ذاپ «تولین» که کد یک زن سوری است واکنون معاون شاهین در«ه س د» نیز به حساب می آید، در یگان ویژه هم معاونش بود .تاریخ دوباره شد. توضیحات شخصیت تولین. (سرفرمانداری ی پ ژ) در سوریه که اکنون کلا به نام ق س د کار می کند و حال نیز همان معاونت یا همکار مظلوم عبدی (شاهین جیلو) در کردستان سوریه در فرماندهی ق س د می باشد.

خاطره ای از او دارید؟        

یکی از خاطرات من این است که در سال های ۲۰۰۷ در محیط پ ک ک به همه اعضای ایرانی شک میکردند واز همه گزارش میخواستند، او هم از ما گزارش خواست و من در جوابش گفتم من آمدم تا با من صحبت شود و برگردم، اما او با تمسخر گفت من وتو جایی میرویم که در آنجا با هم صحبت کنیم منظورش «ه پ گ» بود.

آنجا حقارت وکوچک دیدن اعضای ایرانی را فهمیدم که چرا ایرانی ها باید گزارش بنویسند. در میان سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ تبلیغاتی در میان اعضای پ ک ک به پا کرده بودند که در زندان از طریق رنگ کردن در و پنجره اتاق اوجالان می خواهند او را مسموم کنند و خیلی از فرماندهان که اهل ترکیه بودند می گفتند ایران در صدد فرستادن جاسوس به داخل پ ک ک برای برهم زدن روح و روان اعضای پ ک ک  است.

 با توجه به اینکه مدت زمانی را در پ ک ک بودید، از رویکرد و سیاست این گروه چه تحلیلی دارید؟

پ ک ک با رفتن وجدا شدن عثمان اوجالان با کمبود نیرو برخورد کرد، از سوی دیگر آمریکا وارد منطقه شده بود و دوستی میان پ ک ک وآمریکا و ضدیت آنها با ایران باعث ایجاد گروهی به نام پژاک شد.

آنچه من خود شاهدش بودم ترکی صحبت کردن آنها بود، حالا نه آنکه من ضد زبان ونژاد خاصی باشم اما برایم چالشی عجیب بود.

آنها شعار کرد وکردستان سر می دادند، اما همه امور به زبان ترکی د رآنجا رتق و فتق میشد.

حتی اعضای سوری هم ترکی یاد گرفته بودند. من زبان مادری ولهجه ام جدا بود، درست بود کُردی بود اما من کرد سنندج بودم و نه کرمانج و این برایم سخت بود.

نکته دیگری که خوب است بگویم این هست که کوچک دیدن وبی اعتمادی نسبت به اعضای ایرانی در پژاک یک رویه عادی است.

«سیامند معینی» فقط مهره ای بر ضد بارزانی است، چرا که پدر او به دست ملا مصطفی کشته شده است.

استقلال ساختگی وظاهری که پژاک تلاش می کند از خودش نمایش دهد فریبی بیش نیست.

کُردها یا عرب های سوریه که در مناطق مرزی ایران به اصطلاح سعی در سازماندهی مردم برای پژاک دارند، مثلا منطقه اورامانات که لهجه خاص خود را دارند نه از تبلیغات و پروپاگاندای اعضای پژاک می فهمیدند و نه سر در می آوردند و نه اعضای پژاک نیز توانایی درک و فهم لهجه و چگونگی فرهنگ آنجا را داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کُردی

آخرین مطالب