متعاقب انتشار گفتگوی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران با تعدادی از اعضای سابق گروه پ ک ک و بیان برخی موارد در خصوص فرماندهان آن گروه از جمله «لیلا عفرین»، «حسن محمودی»، «شورش بوکان» و «دلخواز بینگول»، برخی دیگر از اعضای جدا شده از پ ک ک/ پژاک با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران تماس گرفته و خواهان بیان مطالب بیشتری در این راستا شدند.
گفتگوی پیش روی نیز در خصوص یکی از فرماندهان آن گروه به نام «اوین سنه» است که در مورد آن، با یکی از اعضای جدا شده آن گروه به گفتگو پرداختیم.
متن کامل گفتگو به شرح زیر است:
ابتدا خود را معرفی کنید و سپس توضیحاتی مقدماتی در خصوص «اوین سنه» بدهید.
«اگری ماکو» هستم، در سال ۲۰۰۹ از گروه جدا شدم.
ما خوب میدانیم که پ ک ک وشاخه های وابسته به آن از برخی ویژگی ها و نقاط ضعف جامعه کُردی مانند ساده بودن، احساسی وعاطفی بودن اشخاص در راستای جذب نیرو برای خود استفاده میکند.
پژاک نیز در این مسیر مانند نیرویی عمل می کند که فقط برای «پ ک ک» به جذب نیرو مشغول است و اعضایی را هم جذب میکند، سرانجام در ترکیه وسوریه به کشتن می دهد.
«اوین سنه» دختری اهل روستای سنندج، جایی میان سنندج وکامیاران بود که در سال ۲۰۰۴ جذب گروه شد.
او در خانواده ای مذهبی وفقیر بزرگ شده بود و خانواده وی به دلیل فقر مالی توان مداوای چشمش را نداشتند و همین به تنها بهانه برای ربودن وجذب این دختر کُرد ایرانی بدل شد.
از سیر حرکتی و پیشرفت های «اوین» در پژاک توضیح بدهید.
بله، اولا تعداد دختران کرد ایرانی در پ ک ک بسیار کم بود حتی با انگشت قابل شمارش بودند.
در پ ک ک و پژاک لازم نیست سواد چندانی داشته باشی، بلکه برعکس آن برای رهبران و فرماندهان این گروه ها بهتراست چون توانایی تحلیل و فکر کردن فرد کمتر می شود.
اوین در زمانی جذب گروه می شود که تعداد دختران ایرانی کم بود، کسانی همچون «سنور» که اوهم بعدها وارد مجلس شد.
«اوین» تحصیلات در سطح راهنمایی داشت و پژاک از اوین برای تبلیغ خود به عنوان عضو مجلس آن گروه نام می برد، مثل یک زن کُرد ایرانی.
آن دختر فردی ساده بود که از پشت پرده های قندیل خبری نداشت و حتی نمیدانست که هدف و دلایل تاسیس پژاک برای چه بوده؟ اوین صرفا در مجلس و مطبوعات در سال های ۶-۲۰۰۵ مشغول به کار بود.
تنها واژه ای که او به کرمانجی پ ک ک گفته میشد «جدی به» یعنی جدیت در کارها که معنی آن را نمیدانست و همان را هم با لهجه سنندجی «چه بو گه» میگفت.
اوین بدین صورت در مجلس عضو شد. البته او اراده ای از خود نداشت و «پیمان» (عضو مجلس پژاک و از «ک ک ک» آمده بود) از شرنک ترکیه او را هدایت میکرد.
در مورد خاطرات خود با او وجنایات گروه اگر می توانید توضیح دهید.
جنایت از این بزرگتر که حتی حق مکالمه تلفنی با خانواده خود را هم نداشته باشی؟ و ممنوع الملاقات باشی؟
در واقع نه عضو جذب شده در گروه از آینده این کار خبر دارد ونه خانواده می داند فرزندش کجاست.
در دوره آموزشی ما دخترانی از ماکو ۱۴ و۱۳ ساله دخترعموی هم بودند وهنوز شوکه!
یکی از روزهای دور ابتدایی آموزش بودم که اوین برای مصاحبه با من آمد، من نه «پ ک ک» را می شناختم ونه مایل به ماندن در آنجا بودم او سوالش در مورد زندگی در پ ک ک بود واینکه چرا به آنجا آمده ام.
انتظار داشت جواب خوبی بدهم، اما گفتم نمیدانم چرا امده ام! در جواب من گفت چطور نمیدانی؟ گفتم مگر خودت میدانی چطور امده ای وبرای چه؟
از رویکرد و سیاست های «پ ک ک و پژاک» می توانید توضیح دهید؟
بله ما خوب میدانیم که «پژاک» مهره «پ ک ک» برای جذب نیرو، آموزش واعزام آنها به ترکیه وسوریه است.
مخالفان پ ک ک همیشه تصفیه واز میدان کنار زده شده ند چرا که برخلاف طرز تفکر و رویه آنها حرکت کرده اند، مانند عثمان که برادر اوجالان بود.
حس قدرت طلبی در میان اعضای پ ک ک وشخص «جمیل باییک» شدیدا در معرض دید همگان بوده و هست و امری ملموس است.
آنها به برادر رهبر خود هم رحم نکردند تا در کردستان عراق فوت شد!
از آن زمان به بعد نیز پ ک ک وفرماندهان کنونی در بیرون و در خارج از پ ک ک سعی در حذف مخالفان خود دارند.
پژاک با همکاری آمریکا دقیقا در زمان فروپاشی رژیم بعث ایجاد شد تا در سطحی کلان، آمریکا از این مهره نیز برای مقاصد و اهداف منطقه ای خود استفاده کند.